زیبایی و نازیبایی در کنار هم
نویسنده: مریم مقدم
زمان مطالعه:6 دقیقه

زیبایی و نازیبایی در کنار هم
مریم مقدم
زیبایی و نازیبایی در کنار هم
نویسنده: مریم مقدم
تای مطالعه:[تا چند دقیقه میتوان این مقاله را مطالعه کرد؟]6 دقیقه
زیبایی، مفهومی است که میتواند در زندگی ما، شخصی و منحصر به فرد باشد و حتی میتواند به سادگی در زندگی روزمره خود را به ما نشان دهد. برای من بسیاری از چیزها، از غذا گرفته تا لبخندی از طرف عزیزانم را در بر میگیرد. شاید بتوان گفت زیبایی، مفهومی است که بر اساس تجربههای احساسی هر کسی تعریف میشود. شما قرار است در اینجا نوع جدیدی از زیبایی در هنر را بخوانید. زیبایی از زاویهای جدید که شاید تا به حال به آن فکر نکرده بودید. زیبایی از زمانهای بسیار دور وارد دنیای هنر شده است. از زمانی که ما انسانها شروع به خلق آثار هنری کردیم و در تلاش بودیم تا زیبایی طبیعت، انسان، دنیای اطرافمان و حتی خدایان را بازتاب دهیم. با گذر زمان، هنرمندان شروع به استفاده از زیبایی به عنوان ابزاری تاثیرگذار برای برقراری ارتباط با مخاطب کردند. این زیبایی میتواند در شکل، رنگ، ترکیب، حرکت، صدا، نور، و یا هر عنصر دیگری که در یک اثر هنری وجود دارد، دیده شود. در اینجا قرار است زیبایی از طریق احساسات و افکاری که یک اثر هنری در مخاطب بیدار میکند، تجربه شود. در این معنا، زیبایی یک تجربهی شخصی و ذاتی است که میتواند بین فردی و متفاوت برای هر شخص مستقل باشد.
هنرهای زیبا، شامل تمام جنبههای هنری مانند نقاشی، مجسمهسازی، عکاسی، موسیقی، و... است که در طول قرنها شکل گرفتهاند. این هنرها در ابتدا، اغلب برای ایجاد تجربیات زیبایی و ارائه دیدگاهها و احساسات هنرمندان استفاده میشدند. زیبایی در این هنرها میتواند به صورت مستقیم و ظاهری و یا غیرمستقیم و معنوی باشد. زیبایی، در هر شکل و قالبی که باشد، چه ظاهری و چه باطنی، مانند پلی است بین هنرمند و مخاطبانش. یک زبان بیکلام که در آن، احساسات و افکار بیان میشوند. در نهایت، در افکار عموم مردم، زیبایی یکی از اصول اساسی در هنر است که هنرمندان را به خلق آثار هنری ترغیب میکند.
اما هنر کیچ، از سویی دیگر و به شکلی متفاوت، به زیبایی نگاه میکند. میتوان گفت کیچ، از زاویهای کج و اغراق شده، زیبایی را به شکل متفاوتی در هنر مدرن، نشان میدهد.کیچ، نوعی از هنر است که اغلب به عنوان یک فرم پست مدرن از هنر شناخته میشود و زیبایی را در جاهایی نشان میدهد که کمتر کسی انتظارش را دارد. این بخش از هنر، بیشتر بر روی جنبههای تجاری، مصرفی، و سطحی زیبایی تمرکز دارد؛ حتی گاهی ممکن است از نگاه بعضیها، نازیبا و زشت به نظر برسد. کیچ میتواند شامل هر چیزی باشد که به نظر برخی افراد زیبا است، اما به نظر دیگران بیمعنی یا کم ارزش به نظر میرسد. اما در هر صورت، هر دو فرم هنر، هنرهای زیبا و کیچ، به مقولهی زیبایی، به شکلهای مختلفی نگاه میکنند و هر دو میتوانند تجربیات زیبایی را ایجاد کنند.
کیچ، یک واژهی آلمانی به معنای پر زرق و برق و چشم پرکن است. چیزی که در ابتدا باعث خلق هنر کیچ شد، حجم زیاد خرید و فروش طراحیهای ساده، ارزان قیمت و تقلید شدهی ساده لوحانه بود. در نتیجه ابتدا از نقاشی سرچشمه گرفت و آرام آرام در هر جنبهای از هنر پدیدار شد. سپس بسیاری از هنرمندان نیز خود را در این گروه قرار دادند و بیشتر به دنبال تولید آثاری بودند که به بیننده و مخاطب، حس خوبی دهد و جنبهی تجاری خوبی هم داشته باشد؛ تا اینکه به دنبال اصول زیباییشناسی در هنر و آثارشان باشند. این گونه شد که کیچ به راحتی وارد زندگی همهی مردم و تبدیل به بخشی از فرهنگ روزمرهی ما شد. امروزه به صورت کلی به هنری گفته میشود که به صورت تکراری و تقلید شده از روی چیزهایی هستند که وجود دارند، قابل تکثیر هستند، در دید عموم مردم قرار میگیرند، برای ارائه حتماً نیاز به گالری و مکانی خاص و گرانقیمت ندارند، احساسات آنی و در لحظهی مخاطب را با خود درگیر میکنند و از همه مهمتر با دیدن آن حس خوب و مثبت به مخاطب دست میدهد و از طرفی هم دارای مفهوم و معنای عمیقی نیستند. البته با توجه به شرایط و زمان، قرارگیری هر نوع هنری در دستهی کیچ میتواند متفاوت باشد که بهتر است در این مطلب به آن نپردازم.
یکی از هنرمندانی که در دنیای امروزه، در زمینهی هنر مدرن، بسیار موفق عمل کرده جف کونز است که از نظر بسیاری از هنرمندان دیگر و منتقدان آثار هنری در دستهی کیچ قرار میگیرد. من برای اولین برای برای انجام یک تحقیق کلاسی با کونز و هنر کیچ آشنا شدم و خیلی سریع به آن علاقهمند. چون این نوع از کارها در نظر من جالب، جدید و به دور از کلیشههای هنرهای پیشین بود. اینجا بود که احساس کردم هنرمند و حتی غیرهنرمند هر چه را که میخواهد، بدون در نظر گرفتن قواعد و اصول بسیار خلق کند؛ تنها به خاطر حال خوب خودش و دیگران.
برگردیم به ادامهی مطلب. جف کونز، خودش با این موضوع که در دسته هنرمندان کیچ قرار گرفته، مشکلی ندارد و همچنان پرقدرت به کار خود ادامه میدهد. کونز همیشه بیان کرده که آثار او معانی فلسفی و پنهانی ندارد و همهی چیزی که میخواهد دیگران از کار او ببینند و برداشت کنند، دقیقاً همان چیزی است که میسازد، به مردم دربارهی آن میگوید و مخاطب آن را میبیند. او معتقد است که هنر باید به دور از معانی پنهان باشد و عموم مردم در هر سن و شرایطی از آن لذت ببرند. او میگوید وقتی شخصی با حجم و اثری که او ساخته عکس میگیرد، به دیگران نشان میدهد و در هیاهوی مشغلههای روزانه و فکرهای فراوان دنیای مدرن امروزه، نیاز به تفکر درباره معنی و مفهوم خاصی را ندارد، با دیدن آثارش هرچند کوتاه شاد میشود و مشغلههایش را فراموش میکند، کافیست. در واقع میتوان سبک او را به عنوان واکنشی در برابر هنرهای مفهومی نام برد.
در واقع هنر او، هنری پر زرق و برق، در اندازههای بزرگ، با محتوای عادی و حتی گاهی کودکانه است. کونز میخواهد تا جای ممکن کارش با مخاطب ارتباط برقرار کند. او معتقد است که برای مردم خیلی راحتتر است که با چیزی ارتباط بگیرند که در زندگی روزمره با آن سر و کار دارند و مردم با دیدن آنها در مقیاسهای متفاوت و بزرگ جذبشان میشود. در واقع فعالیت عمده و شهرت کونز، در زمینهی نشان دادن فرهنگ عامه و مورد پسند عموم مردم، یعنی نشان دادن اشیای روزمره با مجسمههایش در ابعاد بزرگ است. از جمله حیوانات و اشکال بالنی که او در ابعاد بزرگ و براق خلق میکند. علاوه بر این، او با این کار، منتقدان و مجموعهداران بزرگ را وادار میکند تا تصورات خود مبنی بر آنچه از هنرهای جدید و زیبا دارند، تجدید نظر کنند. خود این موضوع یک استراتژی بازاریابی فوق العاده است که مجموعهداران زیادی را وادار میکند تا کارهای او را جمع آوری کنند. در هر صورت طی سالها، هنر نیز مانند بسیاری از چیزهای دیگر با توجه به تغییرات زمان و دنیای اطراف خود، در حال تغییر است و همین تغییرات است که آن را برای ما همچنان زیبا، زنده و جالب نگه داشته است.

مریم مقدم
برای خواندن مقالات بیشتر از این نویسنده ضربه بزنید.
کلیدواژهها
نظری ثبت نشده است.